وقتی قصد داریم وزن بدنمان را کم کنیم خیلی کم پیش می آید که برنامه غذایی به طور طولانی جواب بدهد، اما ورز منظم همیشه باعث کم شدن وزن می شود. تحقیقات ثابت کرده هر نوع ورز منظمی مفید است.
اما دوچرخه سواری فواید مختلفی دارد. طبق گفته بنیاد بریتانیاُ دوچرخه سواری حداقل ??مایل (?? کیلومتر) درهفته، خطر ابتلا به بیماری کرونری را به کمتر از نصف در مقایسه با غیر دوچرخه سوارها کاهش می دهد. دوچرخه سواری با سرعت آرام ?? مایل در ساعت در جاده ای صاف ??? کیلو کاری در ساعت مصرف می کند. احساس جوانی هم در شما ایجاد می کند و استرس را می کاهد. همچنین گفته می شود دوچرخه سواری سرعت متابولیسم تان را تا ساعت ها پس از آن بالا می بردُ در نتیجه بدن تان حتی پس از ورزش هم به سوزاندن کالری ادامه می دهد.دوچرخه سواری عمدتا فعالیتی آیروبیک یا هوازی است. این امر برای ریه ها که برای ارسال بیشترین میزان اکسیژن به تمام بدن ضربان سریع تری پیدا می کند، مفید است داشتن قلب و ریه هایی قوی، اساس تناسب اندام است.
با تنها چند مایل دوچرخه سواری، ماهیچه هایتان از فواید آن بهره مند می شوند. عضلات اصلی که به هنگام دوچرخه سواری استفاده می شوند عضلات قسمت بالای ران، عضلات پشتی و عضلات ساق پا هستند. انجام ورزش موادی، معروف به اندروفین ها را به داخل جریان خون رها می کند. این مواد باعث ایجاد رضایت و خوشحالی در فرد می شود در نتیجه یاعث کاهش استرس می شوند. به طور طبیعی اگر در محیطی مطبوع و دلپسند دوچرخه سواری کنید سطح رضایت شما بیشتر هم خواهد شد.
پهلوانان به بنام
در زیر لوحهای که نام سرشناسترین پهلوانان ایران از سده هفتم هجری تاکنون بر آن کنده و بر دیوار خاوری زورخانه بانک ملی ایران کار گذاشته شده است آورده می شود:
1ـ پهلوان فیله همدانی سده هفتم هجری.
2ـ پهلوان محمود بن ولی الدین خوارزمی (پوریای ولی) سده هشتم.
3ـ پهلوان محمد ابوسعید سده نهم.
4ـ پهلوان نداقی عراقی اصفهانی سده دهم.
5ـ پهلوان بیک قمری سده دهم.
6ـ پهلوان میزابیک کاشی سده یازدهم.
7ـ پهلوان کبیر اصفهانی سده دوازدهم.
8ـ پهلوان لنـدره دوز سده سیزدهم.
9ـ پهلوان عسگر یزدی سده سیزدهم به بعد.
10ـ پهلوان محمد مازار سده سیزدهم به بعد .
11ـ پهلوان ابراهیم یزدی (یزدی بزرگ) سده سیزدهم به بعد.
12ـ پهلوان شعبان سیاه سدهسیزدهم به بعد.
13ـ پهلوان حاج حسن بد آفت سده سیزدهم به بعد.
14ـ پهلوان حاج نایب رضاقلی سده سیزدهم به بعد.
15ـ پهلوان حسین گلزار کرمانشاهی سده سیزدهم به بعد.
16ـ پهلوان اکبر خراسانی سده سیزدهم به بعد.
17ـ پهلوان یزدی کوچک (عبـُدل) سده سیزدهم به بعد.
18ـ پهلوان سید هاشم خاتم زاده سده سیزدهم به بعد.
19ـ پهلوان اصغر نجار سده سیزدهم به بعد.
20ـ پهلوان میرزا باقر دراندرونی سده سیزدهم به بعد.
21ـ پهلوان علی میرزای همدانی سده سیزدهم به بعد.
22ـ پهلوان مهدی خان سیف الممالک سده سیزدهم به بعد.
23ـ پهلوان صادق قُمی سده سیزدهم به بعد.
24ـ پهلوان سید حسن شجاعت (رّزاز) سده سیزدهم به بعد.
25ـ پهلوان حاج محمد صادق بلور فروش سده سیزدهم به بعد.
26ـ پهلوان سید تقی کمل قمی سده سیزدهم به بعد
با تشکر از سایت فرهنگسرا
کُشتی
در گذشته پس از پایان یافتن ورزش، کشتیگیران و پهلوانان میان گود می رفتند و دو به دو با هم کشتی می گرفتند. دو کشتی گیر نخست (فرو می کوبیدند) آنگاه مرشد لنگی به میان هر دو کشتی گیر پرتاب می کرد تا دست نگه دارند که شعر(گُل کُشتی) خوانده شود.
کشتیگیران در کنار هم به پهلو، رو به قبله خم می شدند و یک دست را بر گردن یکدیگر و دست دیگر را روی زانو می گذاشتند و مرشد شعر (گل کشتی) را می خواند یا یکی از ورزشکاران که آواز خوشی داشت در لبه دیوار گود می نشست و از حاضران (رُخصت) می طلبید و گل کشتی را می خواند:
در معرکه ها درنگ می باید کرد خون برجگر نهنگ می باید کرد
پوشند یلان زره به پیکار اینجاستجایی که برهنه جنگ می بایدکرد
دو کشتی گیر پس از اینکه مرشد یا خواننده می گوید:
خدا را سجود ، پیران را عزّت، جوانان را قدرت ، رب المشرقین و رب المغربین فبای آلاء ربکما تکذبان، کف گود را دست می بوسیدند و کشتی را آغاز می کردند.
دعا کردن
پس از پایان ورزش، مرشد می گوید (اول و آخر مردان عالم بخیر) و به زنگ می زند و تنبک را کنار میگذارد و می نشیند. در این هنگام میاندار و ورزشکاران دیگر که هر یک لنگی بر دوش انداخته اند به کنار گود می آیند و به لبه آن تکیه می دهند و میاندار دیگران را احترام می گذارد و تعارف می کند. اگر کسی نپذیرفت خود او به دعا کردن می پردازد و ورزشکاران و تماشاچیان هم باهم پس از هر یک از دعاهای او (آمین) می گویند. دعا چنین است:
دست و پنجه مرشد درد نکند. خداوند نسل سادات را زیاد کند و دشمن و بدخواه سادات را از صفحه زمین براندازد. پروردگارا به حق عزت و جلالت قسمت می دهیم که تیغ شاه اسلام پناه ما را «بـرا» (بـران) بگردان، سایه بلند پایه اش را از سر آب و خاک ایران و فرد فرد ایرانیان کم و کوتاه نفرما.
پروردگارا شر شیطان و بلاهای ناگهانی، نفس اماره آخر الزمان را از بلاد اسلام دور بگردان. خداوندا بانیان ورزش را که مرده اند و رفته اند رحمت بفرما. در دنیا و آخرت زبان مار را به ذکر لا الله الا الله گویا بفرما. پروردگارا تورا قسم می دهم به حق مقـربان درگاهت در دنیا ما را از زیارت ائمه اطهار و در آخرت از شفاعت ابا عبدالله بی بهره منما. سپس میاندار می گوید:
بر آن کسانی رحمت باد که خداوند رحمتشان کرده. در دنیا و آخرت ما را روسفید و نام نیک بگردان. یک صلوات ختم کنید. حاضران صلوات می فرستند و دعا پایان می پذیرد.
گل ریزان
یکی از دیدنیترین جشنها که در زورخانه بر پا می شود (گل ریزان) است. جشن بیشتر در شبهای ماه رمضان برای بزرگداشت پهلوانان بنام و کهن بر پا می شود و در آن پهلوانان و ورزشکاران قدیمی و با سابقه و بزرگان و سرشناسان محل دعوت می شود و هر یک از آنان دسته گلی با خود می آورند و در و دیوار زورخانه نیز با گل پوشیده می شود.
در جاهای خاص و روی میز شیرینی و میوه چیده می شود. پس از یک دور ورزش و بازیهای ورزشی و چند کشتی میان پهلوانان بنام، یکی از پیش کسوتترین ورزشکاران درباره مقام پهلوانی که (گل ریزان) برای او برپا شده است سخن میراند.
اکنون «گل ریزان» بیشتر برای بزرگداشت، و پاس پهلوان یا ورزشکار آزموده و قدیمی برپا می شود و هم چنین برای کمک به خانواده ورزشکارانی که درآمد کافی برای گذراندن زندگی خود ندارند یا گرفتاریهایی زندگی آنان را آشفته کرده است. برای «گل ریزان» دعوت نامه هایی با عنوان «همت عالی» و به ارزشهای گوناگون چاپ می کنند و پولی را که از این راه گرد می آید به ورزشکار یا خانواده او می دهند.
پای تبریزی .
الف ـ پای اول:
ورزشکار همآهنگ با ضرب مرشد ، هر بار بر یکی از دو پای خود تکیه و پای دیگر را به پیش پرتاب می کند. در اینحرکات دستها نیز میجنبد.
ب ـ پای دوم:
پس از پای اول ، میاندار از میان گود با دست به مرشد اشاره می کند و مرشد بی درنگ آهنگ ضرب را تند می کند و میاندار به شرح زیر (دو پا) می زند، یکبار پای راست و بار دیگر پای چپ را به پیش پرتاب می کند و آنگاه پایها را یکی یکی کمی از زمین برمیدارد و می گذارد و در این حال تمام بدن خود را نیز به نرمی تکان می دهد.
ج ـ پای سوم:
پس از پای دوم میاندار باز با دست به مرشد اشاره می کند و مرشد آهنگ ضرب را عوض می کند . در این هنگام میاندار «سه پا» مانند «دو پا زدن» است با این فرق که ورزشکار سه پا را پشت سر هم یکی پس از دیگری پرتاب می کند و آنگاه کمی درنگ می کند و دوباره همین روش پا می زند.
4ـ پای آخر:
ورزشکار روی پنجه های دو پا می ایستد و با آواز مرشد تند و پشت سر هم پاها را بلند می کند و یکی پس از دیگری به عقب می برد و باز می گرداند گویی دونده ای است که در جای خود ایستاده است و پیش نمی رود.
چرخ زدن
:چرخ زدن پنج گونه است:
1ـ چرخ جنگلی
2ـ چرخ تیز
3ـ چرخ سبک و چمنی
4ـ چرخ تک پر
5ـ چرخ سه تک پر.
چرخ جنگلی:
ورزشکار در میان گود می آید و دستها را در امتداد شانه نگاه می دارد و به نرمی خود را تکان می دهد و آرام و همآهنگ با صدای ضرب مرشد، دور گود می چرخد.
چرخ تیز:
ورزشکار درمیان گود یا دور گود بسیار تند به دور خود می چرخد . گاهی سرعت چرخ آنقدر زیاد می شود که هیکل چرخنده را نمی توان تشخیص داد.
چرخ سبک چمنی:
ورزشکار در چرخ سبک و چمنی نه تند و نه آرام بلکه سنگین و زیبا به درو خود می چرخد و با چرخ دور گود را هم می پیماید.
چرخ تک پر:
ورزشکار پس از یک بار بدور خود چرخیدن، یک بار هم به هوا می جهد و در هوا چرخی به دور خود می زند. گاهی هم چرخنده دو دست راست را روی هم بر سینه می گذارد و چرخ می زند. معمولاً ورزشکار «تک پرها» را در هوا در گوشه های گود انجام می دهد.
سه تک پر:
ورزشکار سه بار به دور خود می چرخد آنگاه یک تک پر در هوا می زند. مرشد برای هر یک از چرخها آهنگی ویژه بر ضرب می گیرد.
کبـّاده کشیدن
کبـّاده کشیدن:
کباده را همه ورزشکاران نمی کشند و کسانیکه بخواهند بکشند پس از چرخ زدن دوتا دوتا یا تک تک از مرشد یا پیش کسوت «رُخصت» می گیرند و هر کدام کبادهای برمیدارند و با دو دست در بالای سر نگه می دارند. کباده کشیدن به این گونه است که ورزشکار کمان کباده را با دست راست و زنجیر آن را با دست چپ می گیرد (و برخی هم از ورزشکاران برعکس) و بالای سر در این حالت دو بازوی او کمی تا شده است نگه می دارد.
و با ضرب و آواز مرشد، یک بار دست راست را در امتداد شانه نگاه می دارد و دست چپ را بر روی سر خم می کند و می خواباند و بار دیگر دست چپ را در امتداد شانه نگاه می دارد، و دست چپ را بر روی سر خم می کند و می خواباند و بدین گونه ورزشکار کباده کشیدن را ادامه می دهد. او باید به روی پنجه های دو پا به ایستد و با آهسته و نرم حرکت دادن کباده پا به پا بشود و پیش و پس برود .
ورزشکاران هر کدام یک جفت میل از جایگاه ویژه میلها که در بالای گود و نزدیک آن است بر می دارند و نخست میاندار به هر یک از ورزشکاران تعارف می کند که میانداری بپذیرند و اگر کسی نپذیرفت، همان میاندار میلها بر شانه خود می گذارد و دیگران از او پیروی می کنند وبا ضرب مرشد میل گرفتن را آغاز می کنند . میل گرفتن سه گونه است: میل سنگین ـ میل چکشی یا (سرنوازی) ـ میل جفتی.
میل سنگین:
ورزشکاران با آهنگ ضرب و آواز مرشد آرام و سنگین یک بار میل دست راست را روی شانه و پشت و پهلو و سینه راست می چرخانند و میل دیگر را پیش سینه چپ رو به بالا نگاه می دارند، و بار دیگر میل دست چپ را روی شانه و پشت و پهلو و سینه چپ می چرخانند و میل دیگر را پیش سینه راست رو به بالا نگاه می دارند . این کار به این روش ادامه می یابد.
میل چکشی یا سرنوازی:
ورزشکاران با آهنگ ضرب مرشد که تند و با شتاب است میل را بروی شانه ها و پشت و پهلو و سینه به تندی می چرخانند.
میل جفتی:
نخست دو میل را در برابر هم روی سینه نگاه می دارند سپس پی در پی باهم به پس می برند و بازمیگردانند. ورزشکاران پس از میل گرفتن برای در کردن خستگی دسته میلها را در دست می گیرند و ته آن را بر کف گود می گذارند و میلها را تک تک پیش و پس می برند و می نشینند و بلند می شوند. این گونه نرمش و میل گرفتن را (خم گیری) می گویند.
میل گرفتن:
پا زدن:
میاندار در میان گود می ایستد و ورزشکاران پیرامون او گرد می آیند. نخست پای آرامی می زنند که به آن پای (نرم) می گویند و آن چنین است که ورزشکار پنجه یک پا را اندکی از زمین بلند می کند و بر روی پنجه پای دیگر، خود را تکان می دهد و به آرامی پیش و پس می رود.
ورزشکاران در زورخانه چهار جور پا می زنند:
1ـ پای اول (پای چپ و راست)
2ـ پای جنگلی 3
ـ پای تبریزی اول و دوم و پای شوم 4ـ پای آخر.
1ـ پای اول:
ورزشکاری روی پنجه پا می ایستد و پایها را پی در پی به چپ و راست می گذارد. بدین گونه که یک بار پای راست را در کناره بیرونی پای چپ می گذارد و در پی آن پای چپ را در کناره بیرونی پای راست می گذارد و این کار را تند و پی در پی ادامه می دهد و در همین حال تن خود را نرم و آرام می جنباند. 2ـ پای جنگلی:
ورزشکار روی پنجه های پا می ایستد و با آواز و صدای ضرب مرشد یک بار سنگینی بدن خود را روی پنجه پای چپ می اندازد و پای راست را به پیش پرتاب می کند و بار دیگر روی پنجه پای راست می ایستد و پای چپ را به پیش پرتاب می کند. این کار تند و پی در پی انجام می گیرد گاهی ورزشکار، میان پای جنگلی زدن (رخصت) میطلبد و میان گود می آید و می چرخد. در این هنگام ورزشکاران دیگر در کنار گود می ایستد و او را نگاه می کنند.
3ـ پای تبریزی .
الف ـ پای اول:
ورزشکار همآهنگ با ضرب مرشد ، هر بار بر یکی از دو پای خود تکیه و پای دیگر را به پیش پرتاب می کند. در اینحرکات دستها نیز میجنبد.
ب ـ پای دوم:
پس از پای اول ، میاندار از میان گود با دست به مرشد اشاره می کند و مرشد بی درنگ آهنگ ضرب را تند می کند و میاندار به شرح زیر (دو پا) می زند، یکبار پای راست و بار دیگر پای چپ را به پیش پرتاب می کند و آنگاه پایها را یکی یکی کمی از زمین برمیدارد و می گذارد و در این حال تمام بدن خود را نیز به نرمی تکان می دهد.
مشخصات مدیر وبلاگ
عناوین یادداشتهای وبلاگ
بایگانی