ورزش ما به صورت امروزی، تشکیلات منظم و مرتبی نداشت، نه سازمان تربیت بدنی و تفریحات سالمی وجود داشت و نه فدراسیون و قهرمانی که عرض اندام کند. فقط بالای سر خرابه ای اول ناصریه (ناصرخسرو)، تابلوی بی مسمایی دیده می شد که رویش نوشته بود: دارالمعلمین ورزش.
دارالمعلمین ورزش به داوطلبین فقط دو چیز یاد می داد: شمشیربازی و حرکات سوئدی.
این دو ورزش هم، از آن جهت بود که میرمهدی خان ورزنده، چند صباحی در ترکیه بود و شمشیربازی را از "سلیم سری" استانبولی یاد گرفته بود. شاگردان اولین دوره این دارلمعلمین، مرحوم "صدری"، "مفید"، "صفوی" و یک عده از افسران دانشکده افسری بودند که پس از فارغ التحصیل شدن از تحصیل در واحدهای ارتشی به تعلیم ورزش پرداختند.
خود میرمهدی خان ورزنده که به اصطلاح رئیس ورزش بود، سروان بود و مرحوم صدری که بعدها، معاون او شد، دو ستاره داشت. تنها تشکیلات ورزش تهران یا بهتر بگوئیم (همین خرابه) دارالمعلمین بود که نفراتی تربیت می کرد و تحویل می داد.
در زمان صدرات آقای "علی اصغر حکمت"، انجمنی بنام "انجمن ملی تربیت بدنی"، تشکیل شد که اولین رئیسش "حسین سمیعی" با عضویت مرحوم "علاء"، مرحوم "ابتهاج (شهردار)" و مرحوم "حکیمی" بود. این عده و چندین نفر دیگر که از تبار قوم بودند، هفته ای یک روز جهت پیشرفت ورزش جلسه تشکیل می دادند و راجع به مسائل حاد روز صحبت می کردند و برای آینده نیز نقشه و برنامه می کشیدند.
آقای حکمت، اولین اداره تربیت بدنی را در وزات فرهنگ تأسیس کرد و اولین رئیس اداره تربیت بدنی را آقای "دکتر بیرجندی" قرار داد و مرحوم "دبیری" خزانه دار و آقای "شمس الدین شایسته" رئیس دفتر و مرحوم "صدری" مدیر فنی. این اداره، کار مربوط به ورزش مدارس را برعهده داشت و بر آن نظارت کامل می کرد.
قبل از تأسیس انجمن ملی تربیت بدنی، عده ایی از علاقمندان به ورزش و کسانی که عاشق و شیفته آن بودند، با پول شخصی خود، کار انجمن ملی تربیت بدنی را انجام می دادند و به نام "مجمع" جام می گذاشتند و مسابقاتی در زمینهای لنج، سلطانی، دولت و خیام، برگزار می کردند. معروفترین مجمعها، اجتماعیون "افخمی"، "شعاع" ، "کانون ورزشی ایران" و"بلالی" بود.
کانون ورزشی ایران که بعد از تمام مجامع بوجود آمد، تقریباً یک نوع روح تعاون و همکاری برای انجام دادن کارهای ورزشی در افرادش به چشم می خورد و این ابتکار بوسیله آقای "احمد ایزدپناه" صورت گرفت. افرادی که در کانون ورزشی ایران جمع شده بودند و تشکیل یک انجمن یا شورای ورزشی را داده، عبارت بودند از: آقایان سرلشگر حسین سیاسی، مرحوم شهید افخمی، آقای قهرمان، سیدعلی محسنی، مجید امیرابراهیمی، عباس مسعودی و کتابچی خان.
مجمع آقا شعاع نیز جامهایی جهت مسابقه بین تیم های فوتبال می گذاشت و حتی آقای شعاع روزنامه یی بنام "آئین ورزش" هفتگی منتشر می کرد که در آن زمان طرفداران زیاد و پروپاقرصی داشت.
مجمع خیام، بوسیله آقای ایزدپناه در سال 1311 تأسیس شد و مسابقاتی در دوچرخه سواری ترتیب می داد که خط سیر آن در مسابقات، تهران- کرج و بالعکس و همچنین تهران- دربند و بالعکس بود.
مجمع بلالی، در قسمت غرب، مسابقاتی ترتیب می داد و بوسیله آقای بلالی اداره می شد.
تیمهای فوتبالی که در آن زمان مجامع مختلف شرکت می کردند و اسم و رسم فراوان داشتند، عبارت بودند از:
تدین، طوفان، شعاع، خورشید، ایران، متفق، اسپرت ارامنه، سرباز و کوهستانی که بعداً به تهران مبدل گردید.
بازیکنان معروفی که در این تیمها شرکت داشتند، به ترتیب عبارت بودند از:
تدین: مهدی نیک خو، برادران گنج بخش، مرحوم مجذوب، مرحوم حسین مظاهری، برادران اخوان، علاقبند و کاشانی. سرپرست تیم را آقای انیسی عهده دار بود.
طوفان: اکبر حیدری، مصطفی سلیمی، مرحوم مصطفی بهارمست، عزیز فرزانگان، عباس فرزانگان، علی ثقفی، مجید جلیلی ملقب به محمد دریبلی، حسام محسنی (از بازیکنان بسیار خوب)، عباس قریب، قاسم سلیمی، صدقیانی و خان خانا.
شعاع: لیست کوهی، مرحوم شیروانی، احمد ایزدپناه، مرحوم بهادرزاده و فخرالدین خوشنویسان.
خورشید (تیم جوانان تدین): محب اسدالله (ملقب به قناس) دروازه بان معروفی شد و در تیم صفار سالها بازی کرد، مهندس خبیری برادر مهندس خبیری، رئیس فدراسیون فوتبال، دکتر دردشتی که در آمریکاست وحیدر دانائیان.
متفق: رسولی. سرپرست تیم را یدالله خان عهده دار بود.
سرعت: رحیمیان، ادیب، محسن بلور فروشان.
اسپرت ارامنه: هراند، پل.
کوشش: به وسیله آقای حسن صائبی اداره می شد.
سرباز: قهرمان.
فرانک پرسان: تیمی بود متعلق به دبیرستان فرانسویها در تهران و بازیکنان معروفش کسرایی و ناصر بیات بودند.
کوهستانی: نوربانی، عباس تنیده گر ملقب به عباس سیاه، اصغر زاهدی، احمد گلبو، ناصر انشا، عقدا، خطیبی، سعیدایی، عباس شهمیرزاد، فیروز شادلو، احمد پهلوون خاتم و وکیلی. (عبدالله شوقی در این تیم بازی می کرد.)
این مسابقات، بیشتر در زمین لنج جای حمشیرة القدس، سمت شرق کالج آمریکایی برگزار می شد. از همه مهمتر و جالب تر اینکه در همان ایام، سپهد جهانبانی، اولین مسابقات قهرمانی ایران را به نام مسابقات المپیک ترتیب داد و در بیشتر رشته ها مسابقاتی برگزار کرد. داوری بیشتر مسابقات را در فوتبال، آقای محمودپور، سیاسی و عباس ایزدپناه، به عهده داشتند و معروفترین دوندگان آن زمان گاولوف، قهرمان، سرهنگ شکی، مهذبی، جولیوس، جلیل محسنین، رضایی و علی اسفندیاری (مدتها سفیر کبیر بود) بودند. معروف ترین مشت زنهای آن زمان ذوالقدر و ناطقی بودند که نام و شهرت این دو تن، بین ورزش دوستان زبانزد بود. محل مسابقات مجمع خیام، زمین خیام واقع در ضلع شرقی چهارراه آب سردار واقع در خیابان ژاله بود. محل مسابقات مجمع بلالی، زمین اخوان، زمین سلطانی و اکبرآباد بود.
وقتی که وزارت فرهنگ، مبادرت به تأسیس اداره تربیت بدنی برای آموزشگاههای تابعه خود کرد و انجمنی هم به نام انجمن ملی تربیت بدنی تشکیل شد، کار مجامع کساد گردید و این دو ارگان وابسته به دولت، تمام کارهای مربوط به آنان را قبضه کردند و خود در سال مسابقاتی در رشته های مختلف تربیت دادند که تمامِ وقت شرکت کنندگان را می گرفت و دیگر وقت و فرصتی برای انجام مسابقات مجامع دیگر، باقی نمی ماند و حتی در زمان حکمت، شخصی وارد از آمریکا برای تشکیلات دادن به ورزش، به ایران آوردند و برای مدتی، با او قراداد بستند. "گیبسون"، شخصی مبتکر و سازمان دهنده ای خوب بود و اولین سنگ پیشاهنگی را در ایران، او بنا نهاد و کارهای دیگری نیز کرد. در پایان کار، مورد حسادت عده ای قرار گرفت و در آخرین جشنی که در منظریه برگزار کرد، از کار بر کنار گردید و به قرارداد او خاتمه داده شد و به جای او آقای "پازارگاد" رهبری ورزش ایران را برعهده گرفت. پازارگاد، زیاد فنی و در کارهای ورزشی زیاد وارد نبود ولی در کارهای ورزشی، سرسختی و یکدندگی عجیبی از خود نشان می داد و کارها را جلو می برد.
ساختمان و تهیه زمین امجدیه، در زمان حکمت صورت گرفت. آن وقتها که دور تا دور تهران، خندق کشیده بودند، زمینهای اطراف، زیاد طالب و قیمتی نداشت و حکمت برای ایجاد یک ورزشگاه 7 هزار نفری، دست به کار شد و نصف زمین امجدیه را به متری 24 ریال، که قیمت بسیار گرانی در آن زمان بود، برای امجدیه خریداری کرد. بعد از وزارت حکمت، کفیل آن وزارتخانه، آقای "مرآت" زمین دوم امجدیه و زمینهای تنیس و استخر شنای قهرمانی را خریداری و به امجدیه اضافه کرد. مرآت، نصف دوم امجدیه را متری 47 ریال خرید.
در آن زمان که تهران بیش از 300 هزار تن جمعیت نداشت، زمینهای ورزش و فوتبال متعددی در اطراف آن بود که معروفترین آنها زمین امجدیه، لنج، زمینهای کالج آمریکایی، زمین دولت (دانشسرای تربیت بدنی)، خیام، ایزدفر، امیرآباد باغشاه، دانشگاه، دانشکده افسری، زمین سلطانی و زمین اخوانها بود.
"پازارگاد" مدت سه سال، رئیس تربیت بدنی ایران بود و تنها قدم اساسی و یادگاری که گذاشت، ترویج شاهنامه خوانی و توجه به داستانهای پهلوانی آن و مراسم کشتی باستانی بود.
بعد از پازارگاد، رئیس فرهنگ اصفهان، رئیس اداره تربیت بدنی ایران شد و در زمان او اولین مسابقه فوتبال، بلیت فروشی شد. شش هزار و پانصد تن، از مسابقه فوتبال ارتش انگلستان در خاورمیانه و ایران دیدن کردند و 7 هزار تومان بلیت فروخته شد.
مشخصات مدیر وبلاگ
عناوین یادداشتهای وبلاگ
بایگانی